فرارسیدن سالروز ولادت حضرت امام علی (ع)، و روز پدر گرامی باد
وقتی شلوغی این روزها رو میبینم برام یک چیزه بی معنیه
با تعجب به همه نگاه میکنم!
با خودم میگم اینا چطوری اینقدر شوق و ذوق دارند….
همه، دغدغشون تو این مدت ، خرید لباس عید و سفره هفت سین و آجیل و شیرینی و از این چیزهاست…
اما من ، همه ی دغدغه ام اینه که چرا مادر پدری ندارم که بخوان دستم و بگیرند و همراه برادرم چهار نفری با همین شور و شوق بریم بازار و دور بزنیم و خریدهای عیدمون و انجام بدیم ،هفت سین و آجیل و …
و بعد سفره رو بچینیم و لباس های نو ایی که خریدیم و بپوشیم و عید امسال با خانوادم دور سفره هفت سین بشینیم ..👨👩👧👦
امروز همکلاسم و دیدم، از بازارچه موسسه مون یک کادو خوشگل برای روز پدر خرید…
اصلا ؛ اگه بابای من هم کنارم بود بخدا دیگه مثل بچگیام لباس گل گلی هم نمیخواستم و خودم براش یک جا کلیدی خوشگل میخریدم
آرزوم و گذاشتم تو پنجره ی آرزوهامون ، آرزو کردم بابام یک کاری پیدا کنه بتونه یک خونه رهن کنه لوازم زندگی مون جور بشه تا یک سقفی و وسایل باشه که بتونه من و داداشم و از پرورشگاه برداره و بریم خونه خودمون زندگی کنیم یعنی میشه آرزوی من هم برآورده بشه …
وقتی میبینم هنوز کسی آرزوی من و برنداشته دلم میگیره دلم میخواد یک قلمموی بزرگ می داشتم با یک عالمه رنگ آبی آسمونی و بکشم روی سرنوشت خودم و تمام بچههای دیگر که شبیه من هستند؛ آن وقت دل هیچ بچه ای غم نداشت و همه خوشحال بودند.دلم میخواست من هم با برادرم یواشکی برای روز پدر میرفتیم باهم خرید… همون یواشکی هایی که با مامانم میرفتیم خرید روز پدر…
من خیلی از چیزهایی که دلم میخواست را ندارم. اما ای کاش آرزوی من هم پشت این پنجره بر آورده بشه🙏
روزتون مبارک باباهای مهربون!👨👧